کانون وبلاگ نویسان ایران

۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

آيا تا بحال هيچ آيت الله گردن كلفت ديده اى كه براى مداوا بجاى لندن و پاريس ، دخيل به امامزاده ببندد؟


چرا ملت بدبخت و يه لا قباى كون برهنه كه مريض ميشود خودش را با طناب و زنجير به پنجره فولاد و ضريح امامزاده ها و حرم امام رضا و معصومه ميبندند ولى هيچ آيت اللهى را نميبينى كه چنين كارى بكند و براى مداوا به لندن و آمريكا و فرانسه ميرود ؟
چرا آدم بدبخت براى اينكه گره از كارش گشاده شود نذر و نياز ميكند و دست بدامان امامزاده ها ميشود ولى آيت الله بزرگ بازار داران گشاد و الدوله دنبال رانت و واردات شكر و لاستيك و غيره ميشود ؟
صد البته خودشان بهتر از هر كسى ميدانند كه اينا همه كشكه و براى امثال ما گفته شده !

همين - زت زياد

۷ نظر:

ناشناس گفت...

aya tabehal hich didehee ke peasre yek yatolah shahid shavad ya pesrae ahmadinjejad amaliate shahadttalabane bokonad ya pesare gaha? shoma ke too balatarin hasty in soalo matrah kon ke chera hichkodoom pesarashon amalyat shahdt talabane nemikonana va mikhan hossein fahmideh hamishe pesare yeki dige bash?

ناشناس گفت...

آقا دمت گرم.
کیرم تو کوس دختر هر چی امام و امامزاده وملا.
زت زیاد

ناشناس گفت...

kose nane emamo emamzade wa raise kol mohamade koskeshe bachebaz...

ناشناس گفت...

بیچاره چه می کشی خودت را دیگر نشود حسین زنده

کشند و گذشت و رفت و شد خاک خاکش علف و علف چرنده

من هم گویم یزید بد کرد لعنت به یزید بد کننده

اما دیگر این کتل مثل چیست وین دسته خنده آورنده

تخم چه کسی برید خواهی با این قمه های نا برنده

آیا تو سکینه یی که گویی سو ایستمبرم عمیم گلنده

کو شَمر و تو کیستی که گویی گل قویما منی شمیر النده

تو زینب خواهر حسینی ای نره خَر سبیل گنده

خجلت نکشی میان مردم از این حرکات مثل جبده

در جنگ دو سال قبل دیدی شد چند کرور نفس رنده

از این همه کشتگان نگردید یک مو ز زهار چرخ کنده

در سیزده قرن پیش اگر شد هفتادو دو سر ز تن فکنده

امروز چرا تو مکنی ریش ای در خور صد هزار خنده

باور نکنی بیا ببندیم یک شرط به صرفة برنده

صد روز دیگر برو چو امروز بشکاف سر و بکوب دنده

هی بر سر و ریش خود بزن گِل هی بر تن خود بمال سنده

هی با قمه زن به کلة خویش کاری که تبر کند به کنده

هی بر سر خود بزن دو دستی چون بال که میزند پرنده

هی گو که حسین کفن ندارد هی پاره بکن قبای ژنده

گر زنده نشد، عنم به ریشت گر شد عن تو به ریش بنده

سروده بالا اثر شاعر طنز نویس و توانای قرن پیشین ایرج میرزا میباشد که او نیز با درد و اندوه بسیار از خرافات پرستان و گستردگان فرهنگ بی خردی فریادش به آسمان بر خاسته بود.

امیدواریم که روزی مردم آلوده اندیش ما از تار عنکبوت مسموم کننده اندیشه تازی رهایی یابند.

ناشناس گفت...

دختران جوان ایرانی با یک صیغه موقت برای خوشگذرانی شیوخ عرب برای باز خوانی انگلیسی به این سایت (ویکی لیکس) مراجعه بکنید http://www.wikileaks.ch/cable/2010/01/10BAGHDAD167.html

طنتار گفت...

درود بر تو دوست عزيزم با شعر بسيار زيبا از ايرج ميرزا - ممنون از همه دوستان كه به اينجا سر زدند - ولى خواهشا كمى آرومتر ، حالا اينقدر هم حشرى نشدين اشكالى نداشت ها - از ما گفتن !!!

میترا گفت...

فرامرزززززززززززز چرا بعضی از نوشته هاتو نمیشه براش کامنت نوشت هان؟:دی