کانون وبلاگ نویسان ایران

۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

قتل يك نويسنده! - امروز چهارم آذر سالگرد قتل زنده ياد على اكبر سعيدى سيرجانى.


سعيدى سيرجانى، نويسنده، محقق و مورخ نامدار ايرانى سرانجام دچار همان سرنوشتى شد كه در نوشته هايش پيش بينى ميكرد. علت مرگ او از طرف رژيم "حمله قلبى" اعلام شد، ولى رژيم نگفت در اين چند ماهى كه از دستگيرى او مى گذشت، بر او چه رفت.
نويسنده بزرگ ايرانى را نزديك به ده ماه تمام از خانواده اش دور نگاه داشتند، نه او ميدانست كه بر خانواده اش چه ميگذرد، نه اعضاى خانواده اش از حال و روز او باخبر بودند. او را از زندانى به زندان ديگر، از بازداشتگاهى به بازداشتگاه ديگر بردند. سيل اتهامهاى گوناگون را در حالى بر او جارى كردند كه هيچ فرصت دفاعى از خود نداشت. اما سعيدى سيرجانى پيشاپيش همه آنچه را كه دفاع از خود لازم ميدانست گفته بود.
حمله او به رژيمى كه زمامدارانش پياله "در آستين مرقع" پنهان ميكنند، حمله او به "كوته آستينان درازدست"، اشاره او به "ضحاك ماردوش"- اينها همه گوياتر و صريحتر از آن بود كه زمامداران رژيم ندانند مخاطب كيست.
رسانه هاى رژيم نوشتند سعيدى سيرجانى به حمله قلبى ناگهانى در گذشت، ولى اين مرگ پيشاپيش و در طول ماهها تدارك ديده شده بود. سر دمداران رژيم قتل او را ، چه به صراحت چه به تلويح، واجب شمرده بودند. روزنامه هاى مزدور رژيم نيز، چنان كه ميدانيم، با نشر دروغ و دشنام به عادت هميشه اين قتل را تدارك ميديدند، مرگ سعيدى سيرجانى نه ناگهان بود و نه طبيعى ، اين قتلى بود كه به دقت تدارك ديده شده بود و پيش از هر كسى خود سعيدى انتظارش را ميكشيد، بيهوده نبود كه در يكى از نوشته هايش آرزو كرده بود كه انسان هرگز گرفتار ستمى نشود "كه براى نجات از آن به استقبال اجل"برود.
اين رسم كثيف رژيم است از ابتدا تا حال حاضر كه عرصه را بر نويسندگان كشور چنان تنگ كند كه مرگ را رهايى تلقى كنند.

ياد و خاطره او و همه در گذشتگان راه وطن و آزادى و دموكراسى گرامى باد.


بالاترين

هیچ نظری موجود نیست: