خيام در کاخ مدائن و در دانشگاه تهران
خيام در زمان خودش پس از ديدن ايوان مدائن چنين گفت:
آن کــاخ که بر چرخ همي زد پهلو
بــر درگـه آن شـهـان نـهادندي رو
ديديم که بر کنگـره اش فـاخـتـه اي
بنشسته و مي گفت که کوکو کوکو؟
و اکنون گويا در مورد دانشگاه تهران در روزهاي جمعه چنين سروده است:
آن کــاخ کـه بود مظهر علم و هنر
بــر درگـه آن شهان نهادندي سـر
ديديم که بر هر چمنش صـدهـا خر
هر جمعه نشستند نمودند: عرعر!
خيام در زمان خودش پس از ديدن ايوان مدائن چنين گفت:
آن کــاخ که بر چرخ همي زد پهلو
بــر درگـه آن شـهـان نـهادندي رو
ديديم که بر کنگـره اش فـاخـتـه اي
بنشسته و مي گفت که کوکو کوکو؟
و اکنون گويا در مورد دانشگاه تهران در روزهاي جمعه چنين سروده است:
آن کــاخ کـه بود مظهر علم و هنر
بــر درگـه آن شهان نهادندي سـر
ديديم که بر هر چمنش صـدهـا خر
هر جمعه نشستند نمودند: عرعر!
۳ نظر:
خیلی جالب بود شازده (به یاد رباب)
خوشمان آمد مرسی
سلام پريسا جان ، تو كجايى؟ مرسى از اينكه قدم روى چشم ما گذاشتى!
لایک فرامرز عزیز
ارسال یک نظر