کانون وبلاگ نویسان ایران

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

كجايى محمدرضا شاه پهلوى كه ببينى بالاخره نيروگاهت ميخواد راه بيافته! اگه.....


نيروگاهى كه سى و پنج سال پيش شروع به ساختش كردى - كم كم ، نم نم ، يواش يواش ، آهسته آهسته ، گاماتس گاماتس ، گوش شيطون كر ، چشم بد كور ، زبونم لال با صرف هزينه اى كه شايد هيچ كس نتواند بر روى كاغذ بياورد ، فكر ميكنم و البته بهيچ عنوان يقين ندارم كه ميخواد راه بيفته ، البته بشنو و باور نكن .
خوش بحالت محمدرضا كه رفتى و اين روزا رو نديدى- همين.

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

آره به خدا.

تازه این جمهوری اسلامی‌ها اینقدر پر رو هستند که جشن هم براش میگیرند.

تاحالا کی‌ کجا دیده که کشوری، جشن اتمی‌ بگیره؟

جشن بگیرین که اون ممه‌ها رو لولو جهان خوار اسلامی شیعه برد!

ناشناس گفت...

agar shah faghid zendeh bood va hanooz bar sar kar ya la aghal agar yek mosht nasnas divaneh mamlekat ro eshghal nakardeh boodand,iran alan 20 reaktor dasht va be hame keshvar ha bargh sader mikard.roohash shad.

ناشناس گفت...

ببین تورو خدا،

برای اتم، آخوند و مولا چه هیاهوی به پا میکند. آنهم اتمی‌ که علم مدرن برون مرزی هست.

ولی‌ شلاق، و سنگسار اسلامی بر کمر و سر ایرانی‌ بلند میکنه

ناشناس گفت...

حالا که این همه بها به اتم وارداتی روسی نا‌ مطمئن داده میشه،

کاش،

نصف این به موضوع واگذاری نیمی بیشتر از دریاچه خزر داده میشد.

تا مردم ایران بدانند جای دوست کجاست و جای دشمن!

ناشناس گفت...

سلام اگه ممکنه برای من یک دعوتنامه بالاترین بفرستین
narotu_ozomaki@yahoo.com
ممنون

ناشناس گفت...

be mamad damagh che rabti dareh. oon aldang che gohi khord baraye in niroogaah ke hala mikhahin be esm oon tamaamesh konin

ناشناس گفت...

اون نخورد.

ولی‌ اینقدر وجود داشت، که بدون جار و جنجال، نیروگاه اتمی‌ کلنگ بزنه، که پدر تو با جدّ آبادت ، هنوز شیپیش از کولتون بر میداشتین.

که حالا بیاین بخورین

شیوا از ورامین

ناشناس گفت...

من از شما ابله تر ندیدم
نکنه غنی سازی اورانیوم و جزو 8 کشور غنی کننده هم توسط اعلی حضرت انجام شده.
نگاه کورکورانه همین.
کور شدید میخواید همه چیز رو سیاه ببینید خوب ببینید به درک

ناشناس گفت...

یواش یواش آهسته آهسته بزودی خواهد آمد روزگاری بهتر که نه افسوس سلطنت تو خالیه پهلوی رو بخوریم و نه در بند جلادان حکومت آخوندی در اسارت باشیم.. روزی که همه باهم برای ساختن ایران متحد میشیم... هیچ کی تشنه به خون مخالف خودش نیست همه میتونن ابراز نظر کنن و همه حق دارن که عقیده های مختلف از هم داشته باشن و اون روز از انرزی هسته ای برای باز سازی استفاده میکنیم نه برای تحدید های تو خالی

ناشناس گفت...

وطن 2

..

وطنم جای ِ جوانان ِ خمود گشته کنون ( گرد بدست)

شانه ها بالا کشیده، پشت ها خَم، سر، نگون

از برای ِ گرد، دوا، جنبد ز جای، گامی زند ، راهی رود

جمله یه خود را بسازم رایج است، از خانه اش آید برون

.

روز و شب، در فکر ِ تامین مواد است، نیم تا، در هر کجا

آب بینی می کِشد بالا، تو گوئی می شود حالا نگون

خوشه ای گندم رسیده ماند او، با هر نسیم از دست ِ باد

سر به پائین در تکان است، گوئیا حالا شود او واژگون

.

خانواده، همسر و فرزند ز ِ دست ِ قول ِ او عاجز شدند

با صدای ِ تو دماغی وعده ها داده، نماید رهنمون

.

خاک ِ زرخیزش که گاز و نفت و مس دارد زیاد، در دست تاراج

سبز ِ باغ، خشک کرد و زرد، خاک، سرخ کرده، ز خون

.

شکّرش کارخانه دارد، بسته اند و، کارگر ها بی حقوق

چونکه وارد کرده است، تاجری عمامه دار، شکّر فراوان از برون

تا شکر های ِ بزرگ عمامه دار، پیدا کند نو مشتری

آن دگر عمامه دار، گوید به کارگر ها، شمائید کافرون

.

این جماعت که کنون بر کشور ِ ایران ِ ما مستولی اند

بهر تخریب ِ وطن هستند به کار، اندر لباس ِ عابدون